همزادپنداری و باورپذیری«عمار حلب» را به پرفروششدن کتاب تبدیل کرد/ کتاب کاملا مستند است.
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۷۰۸۱۵
خبرگزاری میزان- نویسنده کتاب «عمار حلب» گفت: همزادپنداری و باورپذیری زندگی شهید محمدحسین محمدخانی برای مخاطب نزدیک، دست یافتنی و دلنشین است و همین امر باعث پرمخاطب شدن این کتاب شده است.
محمدعلی جعفری از نویسندگان جوانی است که در کارنامه فعالیتهایش آثار شاخصی، چون «قصه دلبری» و «عمار حلب» را نوشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
میزان- نگارش «عمار حلب» چطور آغاز شد؟
رفاقتی قبلا در دروه دانشجویی با شهید محمدحسین محمدخانی داشتم تا اینکه وی ازدواج کرد و وارد سپاه قدس شد. تا اینکه دورادور خبردار شدم که به سوریه رفته، اما نمیدانستم که در جنگ چه فعالیتی میکند و بعد هم خبر شهادتش سال ۱۳۹۴ منتشر شد.
من مشغول نوشتن بودم و وقتی خبر شهادت وی را شنیدم خواستم با نگارش زندگی محمدخانی ادای دینی به دوست قدیمی و شهید مدافع حرم کنم. با توجه به شناختی که داشتم فکر میکردم قرار است کار کوچکی آماده شود اگرچه میدانستم شهید محمدخانی شخصیت بسیار جذابی دارد، ولی باورم نمیشد تا این حد زندگیاش جالب باشد.
زمانی که به تهران رفتم تا با خانواده، دوستان و همرزمان شهید مصاحبه کنم دیدم که زندگی این فرد دریایی است و من تنها گوشهای از آن را میدانستم.
میزان-چقدر زمان صرف مصاحبه شد؟ آیا برای مصاحبه با مشکلی هم مواجه شدید؟
من در چند بازه زمانی گفتگو میکردم. دسترسی به برخی از همرزمان وی بسیار سخت بود و زمانیکه مصاحبه میکردم هنوز فضا خیلی مخفیانه بود. برخی از همرزمان وی در شهرهای مختلف کشور بودند و برخیها در تهران سکونت داشتند و همین زمان زیادی از من گرفت تا بتوانم مصاحبه کنم. گاه به صورت حضوری برای مصاحبه میرفتم، گاه با برخی از همرزمان شهید در فضای مجازی مصاحبه میگرفتم و گاهی فردی را پیدا میکردم تا با سفر به شهری که همرزمان شهید در آنجا زندگی میکردند سوالاتم را بپرسد و جوابها را برایم بیاورد.
بر همین اساس مصاحبهها چیزی حدود ۵ ماه طول کشید.
میزان-نگارش چه زمانی به پایان رسید؟
با پایان مصاحبهها و جمعآوری اطلاعاتی ۴ ماه هم صرف نگارش کتاب شد. اردیبهشت ۱۳۹۵ کار را شروع کردم و اسفند ۱۳۹۵ کتاب را به انتشارات دادم.
میزان-آیا در این کتاب بخشی که با تخیل نویسنده همراه باشد وجود دارد؟
نه، هرچه در کتاب آمده بر اساس واقعیتها و آنچه اتفاق افتاده است. کتاب کاملا مستند است.
میزان-چرا زبان خاصی برای هر شخصیت قائل شدید؟
اقشار مختلفی به عنوان راوی بودند و سعی من بر این بود که زبان آدمها مختص به خودشان باشد و به همین دلیل هم خیلی زمان صرف تحقق این امر کردم، برای مثال زبان آدم داش مشتی با زبان داش مشتیگری روایت شده و زبان روحابی زبان طلبگی و زبان هر همرزم با زبان آن فرد باشد. در این کتاب سعی شده اصالت زبان حفظ شود.
میزان-چرا از گویشهای محلی خودتان استفاده نکردید؟
اکثر فضاها غیربومی بود و فضای یزدی زیادی در کار وجود نداشت.
میزان-عنوان «عمار حلب» از چه گرفته شد؟
نام شهید محمدخانی در سوریه عمار بود وی این اسم جهادی را برای خود انتخاب کرده بود و از آنجا که به این اسم هم معروف بود خیلی از افراد اسم واقعیاش را نمیدانستند. عبارتی در کتاب وجود دارد که راوی با بیان نکتهای از عمار حلب استفاده میکند و من نیز همان را برای این کتاب برگزیدم.
میزان-چه ویژگی از این اثر باعث شد تا توجه مخاطب به این اثر جلب شود و این کتاب به پرفروشترین کتاب انتشارات روایت فتح تبدیل شود؟
شهید محمدخانی آدم پرجنب و جوش و فعالی بوده و همین باعث میشود که ما در فضاهای مختلف از این آدم نشانهای ببینیم. محمدحسین محمدخانی آدم دغدغهمند بوده و در خیلی از مناسبتهای فرهنگی و سیاسی حضور داشته است.
وی مدل آدمهایی بود که با ورود به جایی کارها را به دست میگرفت و لیدر و فرمانده میشده است، بر همین اساس طبیعتا در زندگی چنین آدمی اتفاقات جالبی رقم خورده است. وی زندگی پرفراز و نشیبی داشته و در عین حال که فردی مذهبی بوده، آدم بسیار شادی هم بود.
خیلی از چیزهایی که برای همه جوانان امروزی مهم و دوستداشتنی است، برای وی هم اهمیت داشته به طوریکه همین امر فضای همزادپنداری و باورپذیری زندگی این آدم برای مخاطب نزدیک، دست یافتنی و دلنشین است.
وقتی مخاطب کتاب را میخواند احساس نزدیکی با این شخصیت دارد. ضمن اینکه این آدم خیلی امام حسینی است و همین وجه از شخصیت او بسیار لذتبخش است که در هر موقعیتی که باشد رگ هیاتی بودن و امام حسینی بودنش هم خیلی بارز است. این ویژگی از محمدخانی شخصیتی جذاب میسازد و باعث میشود خیلیها او را دوست داشته باشند. از آنجا که این کتاب در برگیرنده اطلاعات ریز و جزئی هم است، مخاطب پس از مطالعه آن تا مدتها درگیر این شخصیت میشود ودر مکانهای مختلفی این فرد یادآوری میشود.
میزان-با چه خاطره جالبی در زمان مصاحبهها روبهرو شدید؟
اتفاقی که برایم جالب بود یکی از دوستان شهید که منتظر مصاحبه با وی بودم یکی از همرزمهای شهید بود. زمانی که وی به ایران میآمد و من از آمدنش خبردار میشدم، هماهنگی برای گرفتن مصاحبه آغاز میشد، اما در زمانی که میخواستم مصاحبه کنم وی مجددا به سوریه اعزام میشد. موفق نشدن من برای گرفتن مصاحبه باعث شد که از وی بخواهم تا در فضای مجازی جواب سوالاتم را بدهد. در یک یا دو شب وی با خالی شدن وقت با من صحبت میکرد و در این صداها فضای جنگ، صدای بیسیم و شلیک گلوله کاملا مشخص است. وی در این فضا خاطراتش را برایم بازگو کرد.
اگرچه اسم و فامیل درست این شخص را نمیدانستم، اما خاطرات بسیار جالبی را برایم بازگو کرد که هیچ فرد دیگری از آن زاویه به این خاطرات اشاره نکرده بود.
از وی که فرمانده تیپ بود خواستم تا اگر امکان دارد راهی باز کند تا من به سوریه روم و درباره نیروهایی که شهید شده بودند مصاحبه تهیه کنم. این فضا مهیا شد و به سوریه رفتم. من وی را به اسم مستعار میشناختم و نام وی در منطقه چیز دیگری بود. در آنجا برای مصاحبه با کسی وارد جایی شدم و سلام کردم، با صدایی که از وی شنیدم متوجه شدم که این همان همرزم شهید محمدخانی است و این برای من بسیار جالب بود. وی در آنجا هم راهنماییهای خوبی به من کرد و آدمهای خوبی هم به من معرفی کرد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: کتاب مطالعه داستان شهید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۷۰۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رقص خون در گلوی پاییز؛ روایتی متفاوت از همسر شهید جاویدالاثر «رسول هوشیاری»
ایسنا/همدان رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ملایر گفت: آیین رونمایی کتاب «رقص خون در گلوی پاییز» در زمینه خاطرات شهید جاویدالاثر «رسول هوشیاری» از زبان همسر، نوشته زهرا علیزاده برگزار میشود.
فرشاد کشاورزیان در گفتوگو با ایسنا، به دیدار تعدادی از اعضاء ستاد مراسم رونمایی از کتاب رقص خون در گلوی پاییز با همسر شهید والامقام رسول هوشیاری اشاره کرد و افزود: سومین جلسه هماهنگی رونمایی از کتاب رقص خون در گلوی پاییز، روایت زندگی شهید رسول هوشیاری از زبان همسر فداکار او برگزار شد.
وی خاطرنشان کرد: بسیجی شهید رسول هوشیاری متولد سال ۱۳۳۴ دارای شش فرزند(سه دختر و سه پسر) در ۲۶ آذرماه سال ۱۳۶۰ در بحبوحه دفاع مقدس در جبهه گیلانغرب به شهادت رسید.
این مقام مسئول افزود: برنامه دیدار با خانواده شهید جاویدالاثر رسول هوشیاری با همکاری ارشاد، بنیاد شهید، سپاه، کتابخانه و پیشکسوتان دفاع مقدس هماهنگ شده و زهرا علیزاده نویسنده ملایری نیز کتابی تحت عنوان «رقص خون در گلوی پاییز» که خاطرات شهید از زبان همسرشان است را به نگارش درآورده و چاپ شده است.
وی گفت: بنابراین به علت ادای دین نسبت به این شهید عزیز که هنوز پیکر مطهرش به وطن بازنگشته و همچنین قدردانی از نویسندگان فعال در حوزه ادبیات پایداری، دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ساعت ۱۷ با حضور تنی چند از مسئولان و پیشکسوتان دفاع مقدس در منزل شهید حضور یافته و ضمن ادای احترام، از خانواده معزز این شهید تجلیل به عمل میآوریم.
کشاورزیان خاطرنشان کرد: در این آیین با حضور مسئولان دفتر حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس، به صورت رسمی از کتاب مذکور رونمایی شده و به خانواده شهید عزیز هدیه میشود.
انتهای پیام